پفک خورده بودم و لبم رنگ پفکی شده بود، پاکش کردم و رژ زدم و رفتیم بیرون و برگشتیم و جوجه دید رژ دارم گفت رژ زدی ؟ گفتم نه پفکی شده بعد بچه جان دست زد به لبم انگشتش رو نگاه کرد بعد بو کرد اخرش برای اینکه مطمئن بشه مزه هم کرد 😂😂 از بس علاقه به رژ داره چک کرد مبادا رژ باشه و اون نزده باشه
امروزم رفتیم خانه بازی ی خانمه اونجا سنش تقریبا بالا بود گفت بچه خونه تنهاست ؟ گفتم اره گفت معلوم دنبال بچه ها میره تو پارک و میخواد باهاشون بازی کنه ، بعد گفت بهتون نمیاد بچه داشته باشین اسپند دود کنین گفتم نزدیک سی سالمه دیگه گفت اصلااااا بهت نمیاد و رفتی خونه اسپتد دود کن حتما بهت میخوره تازه دانشجو شده باشی گفتم لطف دارین شما 😂😁😁😁😅😅
انرژی مثبت گرفتم
خلاصه اومدیم خونه گوشیمم طبق معمول موقع ماشین گرفتن خاموش شد و تاکسی دربست گرفتم ک زودتر برسیم و ی سر هم خونه مامانم اینا رفتیم کسی نبود تنها بودیم و بعد هم اومدیم خونه خودمون